معنی خر غلت - جستجوی لغت در جدول جو
خر غلت
غلت زدن روی خاک
ادامه...
غلت زدن روی خاک
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خرغلت
(خَ غَ)
حالت و عمل غلطیدن خر در روی خاک. مراغه. (یادداشت مؤلف)
ادامه...
حالت و عمل غلطیدن خر در روی خاک. مراغه. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
خرجبلت
(خَ جِ بِلْ لَ)
نعت است آنرا که طبیعت خر دارد. کنایه از نافهم و بی شعور:
سرسام جهل دارند این خرجبلتان
وز مطبخ مسیح نیایدخلالشان.
خاقانی
ادامه...
نعت است آنرا که طبیعت خر دارد. کنایه از نافهم و بی شعور:
سرسام جهل دارند این خرجبلتان
وز مطبخ مسیح نیایدخلالشان.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
خرغلط
(خَ غَ)
خرغلت. رجوع به خرغلت شود
ادامه...
خرغلت. رجوع به خرغلت شود
لغت نامه دهخدا
خر غلتیدن
(بَ کَ دَ)
خرغلت زدن. رجوع به خرغلت زدن شود:
وگر نیستت طمع باغ بهشت
چو خر خوش بغلت اندر این مرغزار.
ناصرخسرو
ادامه...
خرغلت زدن. رجوع به خرغلت زدن شود:
وگر نیستت طَمْع باغ بهشت
چو خر خوش بغلت اندر این مرغزار.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
خر غلط
غلطیدن خر بر روی زمین، مانند خر بر روی خاک غلطیدن، یا خر غلط زدن، مانند خر بر روی خاک غلطیدن
ادامه...
غلطیدن خر بر روی زمین، مانند خر بر روی خاک غلطیدن، یا خر غلط زدن، مانند خر بر روی خاک غلطیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر گه غلت
گه غلت
گه گردان. جعل
ادامه...
گه گردان. جعل
فرهنگ لغت هوشیار
خرغلط
نادرست نویسی خر غلت غلت و غلتیدن پارسی است و نباید با ط نوشته شود
ادامه...
نادرست نویسی خر غلت غلت و غلتیدن پارسی است و نباید با ط نوشته شود
فرهنگ لغت هوشیار
خی غلت
گذرگاه خوک، جای غلت زدن خوک، شکاف بزرگ در چپر
ادامه...
گذرگاه خوک، جای غلت زدن خوک، شکاف بزرگ در چپر
فرهنگ گویش مازندرانی
خر کشت
کوهی در غرب کوه کینوا که توسط رود الارز از آن جدا شده باشداین
ادامه...
کوهی در غرب کوه کینوا که توسط رود الارز از آن جدا شده باشداین
فرهنگ گویش مازندرانی
تر لت
پهنای دهنه ی تبر
ادامه...
پهنای دهنه ی تبر
فرهنگ گویش مازندرانی
خر کل
نوعی گردوی مرغوب که در گردوبازی از آن استفاده می شود
ادامه...
نوعی گردوی مرغوب که در گردوبازی از آن استفاده می شود
فرهنگ گویش مازندرانی
خر پل
چوب نازکی در نخ ریسی که نورد (naard) را نگه می دارد
ادامه...
چوب نازکی در نخ ریسی که نورد (naard) را نگه می دارد
فرهنگ گویش مازندرانی
کر لت
تخته سنگ بزرگ
ادامه...
تخته سنگ بزرگ
فرهنگ گویش مازندرانی